ای غم...
ای غم...
ای دوست قدیمیه من...سلام بر تو...بیا که دلم به خاطر تو میتپد...
ای خدای بزرگ...
معنی زندگی را نمیفهمم...چیزهایی که برای دیگران لذت بخش است...مرا خسته میکند....اصلا دلم از همه چیز سیر شده است...
حتی از خوشی و لذت متنفرم...
چیز هایی که دیگرا به دنبال آن می دوند..من از آن گریزانم...
فقط یک فرشته ی آسمانی ست که همیشه بر قلب من سایه افکند و هیچ گاه مرا خسته نمیکند ..
فقط یک دوست قدیمی ست که از اول عمر با او آشنا شده ام...
و هنوز از مجالست او لذت میبرم..
فقط یک شربت شیرین...
یک بوی خوب...یک نغمه ی دلنواز وجود دارد...که برای همیشه مفرح است...و آن دوست قدیمی من ...غم است...
برگرفته ار:نیایش های دکتر مصطفی چمران
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۱ ساعت توسط زهـرا
|