در هیاهوی زندگی در یافتم...چه دویدن ها که فقط پاهایم را از من گرفت...

در حالی که گویی ایستاده بودم...

چه غصه ها که فقط باعث سپیدی مویم شد..در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود...

اخرش در اتمام راه...در یافتم که کسی هست..که اگر بخواهد میشود...و اگر نه..نمیشود...

به همین سادگی...

کاش نه میدویدم..و نه غصه میخوردم...و نه میفهمیدم...