سرودن هایم بهانه می خواهد

حال که بهانه ی تمام سرودن هایم شده ای

نیم نگاهی به دفتر شعرم بینداز بانو

نگاه کن!

از برگ برگش غم می بارد

و از مدادم حسرت

کمرش خم شد هنگامی که از سنگینی غمت نوشت

سَرورم! ببخش

برای کنار هم گذاشتن واژه ها

دست قلمم بیش از آنچه فکر کنی خالی است..